عبد کریم
يا محسنُ بحق الحسن،عجل لوليک الفرج
چهار شنبه 10 تير 1394برچسب:انتقام مهدي فاطمه از قاتلين مادرش حضرت زهرا, :: 1:58 :: نويسنده : عبد کریم يا مهدي فاطمه ادركني ( روايت چگونگي انتقام گرفتن از ابوبكر و عمر لعنت الله عليهما ، از سران قاتلان حضرت زهرا سلام الله عليها ، توسط امام عصر سلام الله عليه و عجل الله تعالي فرجه الشريف ) ** مفضل بن عمر کوفی رحمه الله علیه در محضر شریف حضرت امام جعفر صادق علیه السلام از موعود دین و مهدی آل رسول علیهم السلام سئوال می کند تا به این مطلب مهم می رسد: مفضل: آقا ! سپس مهدی(علیه السلام) به کجا می رود؟ امام علیه السلام فرمودند: می رود به مدینه ي جدم رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، در مدینه مقامی بس عجیب خواهد داشت که باعث مسرت مؤمنين و نقمت کافرین می باشد. مفضل: آقا ! آن مقام عجیب چیست؟ فرمودند: می آید کنار قبر پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و صدا می زند: ای مردم ! آیا این قبر جد من است؟ مردم می گویند: آر ی مهدی آل محمد(صلی الله علیه و آله و سلم)، آری این قبر جد تو است. می پرسد: چه کسانی با وی در اینجا مدفون هستند؟ میگویند: دو نفر از اصحاب و انیس او. با اینکه او از هر کس بهتر آن دو نفر را می شناسد، در حالیکه مردم همه گوش می دهند، سه بار از مردم سئوال می کند: آنها چه کسانی هستند؟ چطور شد که در میان تمام مردم فقط این دو نفر با جدّ من، پیغمبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در اینجا دفن شده اند؟ شاید کسانی دیگر هم در اینجا مدفون باشند! مردم می گویند: ای مهدی آل محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) کسی غیر از این دو نفر در اینجا مدفون نیست. از این جهت در اینجا دفن شدند که خلیفه پیغمبر و پدر زن او هستند. مهدی(علیه السلام) می پرسد: آیا کسی در میان شما هست که اینان را بشناسد؟ مردم می گویند: ما آنها را با اوصافشان می شناسیم. اینها انیس جدّ شما هستند. می پرسد: آیا در میان شما کسی هست که که غیر این بگوید یا در باره اینها شک کند؟ مردم می گویند: نه. مهدی(علیه السلام) به نقبای خود می گوید: قبرهای این دو را بشکافید و آنها را جستجو کنید. نقباء هم با دستهای خود درون قبر آنها را جستجو کرده و آن دو را در حالیکه بدنشان اصلاً نپوسیده و تغییر نکرده و مانند روز نخست که دفن شده اند، تر و تازه بیرون می آورند. دستور میدهد کفنهای آنها را بیرون آورند و بر درخت پوسیده و خشکی بر دار کشند. فوراً درخت سرسبز و پر شاخ و برگ و خرم می گردد. (نگارنده معتقد است که این یک فتنه و آزمایش عظیم الهی است تا مردم در بوته امتحان قرار گیرند و پیروان واقعی حق و باطل مشخص شوند و همچنین کسانی که اندکی شبهه در قلبهایشان نسبت به اهل بیت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، یا اندکی تمایل به خلفای غاصب خلافت دارند، غربال شوند.) با مشاهده این وضع عجیب، دوستداران و پیروان آنها می گویند: به خدا قسم این شرافت حقیقی است که این دو نفر دارند و ما هم به دوستی اینها فائز شدیم. هر کس جزئی محبت از آنها در دل داشته باشد، می آید و این منظره را می نگرد و با دیدن آن فریفته می گردد!! در این هنگام جارچی مهدی(علیه السلام) صدا می زند: هر کس دو صحابه پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و انیس او را دوست دارد، در یک سمت بایستد. مردم دو دسته می شوند؛ یک دسته دوست آنها و یک دسته دشمن آنان. مهدی(علیه السلام) به دوستان آن دو نفر می گوید: از آنان بیزاری بجوئید. آنها می گویند: ای مهدی آل پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) ما پیش از آنکه بدانیم اینها در نزد خدا و تو چنین مقامی دارند، از آنها بیزاری نجستیم، اکنون که فضل و مقام آنها برای ما ظاهر شده، چگونه با دیدن بدن تر و تازه و سبز شدن درخت پوسیده از آنان بیزاری بجوئیم؟ بلکه به خدا قسم ما از تو و کسانیکه به تو عقیده دارند و آنها که به این دو نفر ایمان ندارند و از قبر بیرونشان آوردند و بردار کشیدند، بیزاری می جوئیم!!! در این وقت مهدی(علیه السلام) به امر خداوند دستور می دهد باد سیاهی بر آنها بوزد و آنان را مانند ریشه های پوسیده درخت نخل از میان می برد. سپس دستور می دهد آنها را از بالای درخت پائین بیاورند، به امر خداوند زنده می گرداند و دستور می دهد تمام مردم جمع شوند. آنگاه اعمال آنها را در هر دوره ائی برای آنان شرح می دهد، تا آنکه کشته شدن هابیل فرزند آدم و برافروختن آتش برای ابراهیم و انداختن یوسف در چاه و زندانی شدن یونس در شکم ماهی و قتل یحیی و دارکشیدن عیسی و شکنجه دادن جرجیس و دانیال پیغمبر . زدن سلملان فارسی و آتش زدن درب خانه امیر المؤمنین و فاطمه زهراء و حسن و حسین علیهم السلام و تازیانه زدن به بازوی صدیقه کبری، فاطمه زهرا(سلام الله علیها) و درب خانه را به پهلوی ایشان کوبیدن و سقط شدن محسن(علیه السلام) بچهي او و سم دادن به امام حسن(علیه السلام) و کشتن امام حسین(علیه السلام) و اطفال و عموزادگان و یاوران آن حضرت و اسیر کردن فرزندان پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و ریختن خون آل محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) و هر خونی که به ناحق ریخته شده و هر زنی که مورد تجاوز قرار گرفته و هر خیانت و اعمال زشت و گناه و ظلم و ستم که از زمان حضرت آدم(علیه السلام) تا موقع قیام قائم(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از بنی آدم سر زده باشد، همه را به گردن اولی و دومی (خلفای غاصب خلافت و رهبران کودتای وحشتناک و گمراه کننده سقیفه بنی ساعده) انداخته و بر آنها ثابت نموده و ملزم می گرداند و آنها هم اعتراف می کنند آنگاه دستور می دهد هر کس حاضر است و از آنها ظلمی دیده قصاص کند. ( ان شاء الله ما جز قصاص كنندگان باشيم) حاضران هم قصاص می کنند و سپس آنها را دوباره بر همان درخت بدار می کشند و امر میکند آتشی از زمین بیرون آمده، آنها را با درخت می سوزاند. آنگاه به باد امر می کند تا خاکسترشان را به آب دریا بریزد. مفضل عرض کرد: آقا این عذاب آخر آنها است؟ فرمودند: نه، نه. ای مفضل به خدا قسم فردای قیامت هر مؤمن و کافری به صحرای محشر می آید و آقای بزرگ، رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) و صدیق اکبر امیرالمؤمنین، و فاطمه و حسن و حسین و ائمه اطهار عليهم السلام نیز حاضر می شوند و همه آنها از آن دو نفر قصاص می کنند. تا جائیکه آن دو نفر را در هر شبانه روز هزار بار می کشند و باز به امر خداوند به صورت اول برمی گردند تا باز عذاب شوند. ( كتاب متقن بحارالانوار ، ج 52 ص 386 و الملاحم و الفتن سيد بن طاووس) اللهم عجل لمنتقم الفاطمه الفرج بحق فاطمه سلامك عليها درباره وبلاگ با عرض سلام خدمت بازديد کنندگان محترم .اين وبلاگ با موضوعيت اصلي اشعار مذهبي طراحي شده است . براي سهولت در دسترسي به اشعار مورد نظر در قسمت عناوين مطالب شخصيت مورد نظر خود را انتخاب کنيد.ضمنا احاديث مهم و ضروري در قسمت عناوين مطالب قرار داده شده است. آدرس کانال تلگرام @Abdekarim_ir يا علي مدد موضوعات آخرین مطالب نويسندگان |
||
|